سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] کسى که ارج خود نشناخت جان خود را باخت . [نهج البلاغه]
چهارشنبه 86 مهر 11 , ساعت 2:24 صبح

 

...چند ساعت بیشتر طول نمی کشه. حالا خیلی بشه یه شبانه روز. با همه ی احتمالات به یه هفته هم نمیرسه. کافیه یه کم زرنگ باشی. اگه پارتی داشته باشی که سفارشی کارتو راه میندازن...

دسته چک و ضامن کارمند یا کاسب هم نمیخواد.فقط از خودت جسارت نشون بده، همه چیز درست میشه. یه شبه (فوقش یه هفته ای) میشی میلیاردر..نه..میشی ثروتمند ترین انسان روی زمین. بخصوص که پارتی هم دم دست هست. اصلا اونها خودشون منتظرن بری سراغشون.هیچ رشوه یا شیرینی هم ازت نمیخوان.فقط میخوان کارت راه بیفته...

نترس گناه هم نداره. خودم پرسیدم. فقط بعضی خشکه مقدّسها میگن یه نوع شرک حساب میشه. ولی از متخصصهاش پر سیدم گفتن اشکال نداره..تازه خیلی هم بهش توصیه شده.

روانشناسها هم تا چند سال دیگه شاید به این نتیجه برسند که این کار آنزیم خوشبختی رو تو بدن زیاد میکنه!

تازه جامعه شناسها شاید تا چند قرن دیگه مبنای رشد اجتماعی رو با همین قرارداد مقایسه کنند.

هواشناسی هم پیش بینی کرده معیار رشد اقتصادی دنیای آینده رو همین تغییر و تحولات تعیین میکنه!

حالا چی میدن..

نگو و نپرس که اون چه بهت میدن رو تو خواب هم نمی بینی!

حالا که دهنت آب افتاد بذار بهت بگم کی بری سراغشون.

تقریبا همیشه جواب میدن ولی این ساعتی که من میگم برو. چون خیلی بیشتر تحویلت میگیرن.

میذاری یه هلال ماه خاصّی تو افق غرب دیده بشه.

 تا دیدیش بـشمُر..یک شب..دو شب..ده شب..هفده شب..نوزده شب..آها همینه. شب نوزدهم یکی از اون موقعهای اصلیشه..بعدش شب بیست و یکم..بعدش هم شب بیست و سوم..حالا اگه میخوای حتما کارت راه بیفته شب بیست و هفتم هم برو.

کدوم ماه؟!

خب معلومه دیگه! ماه مبارک رمضان. ماه دست و دلوازی خدا!

بابا نمیدونی چه خبره!

طرف رفته بود پیش یکی از این واسطه ها (که فداش بشم) گفته بود سه شب بخوام بیام، سختمه. چیکار کنم. واسطه هه(که فداش بشم) گفته بود: ببین. سه شب میایی، یه سال شاید هم یه عمر راحتی. البته این عین نقل قولش نبود. ولی از فرمایشش همین فهمیده میشه.

خب حالا بگم کجا بری!

میری میگردی یکی از شعبه هاشو پیدا میکنی. معمولا شعبه هاش اینجاهاس که بهت میگم: خونه هایی که رنگ و وارنگ نباشه(مثلا رنگ ریا نداشته باشه..رنگ منم منم نداشته باشه..رنگ غرور و خودخواهی نداشته باشه..) خلاصه سفیدِ سفید باشه. همون که بچه مثبتها بهش میگن «مسجد» یا «حسینیه» . فکر کنم گلزار شهدا هم شعبه زده باشن. بخصوص حرم شهدای گم نام. راستی تا یادم نرفته بگم چند تا شعبه ی اصلی هم تو خونه ی همون واسطه ها زدن..

بهشون میگن..

 

میگن «حَرَم»

 

مهمانی خدا 

راستی

اگه قبلا تو یکی از این شعبه ها حساب باز کرده باشی واست سابقه ی کار هم میزنن و بیشتر بهت امتیاز میدن

 میری همین جاها یکی دو تا از این واسطه ها رو پیدا میکنی و التماسشونو میکنی

واسشون نذر و صدقه میدی و صلوات نثارشون میکنی.

 خلاصه قربون صدقه شون میری.

 میبینی که زود سفارشتو میکنن.

 شنیدم خیلی دلشون صافه. اگه راست و حسینی مشکلتو بگی و دنبال کلک و دروغ نباشی خیلی زود به نتیجه میرسی.

یادت باشه خودتو دست کم نگیری ها! تقاضای کم هم نکن. چون بهشون بر میخوره. اونها که بانک نیستند که موجودیهاشون بلوکه شده باشه یا اعتبارات بهشون نرسیده باشه!

حتما زیاد بخواه.

اصلا..اصلا..به اندازه ی همه ی عمرت بخواه. اندازه ی پنجاه،شصت سال..نه اندازه ی هزار ماه بخواه. آره هزار ماه. شنیدم سقفش حدود همین هزار ماهه. همینو بخواه. اصلا اندازه ی بعد از این دنیات هم ازشون بخواه. حتما میدن..اگه قابل باشی.

مدارک هم با خودت ببر..مثلا اگه یه پنجاه تومنی به یه کسی هدیه دادی یا صد هزار تومن به یه نفر قرض دادی( البته بی طمع)

یا تو یه معامله آبروی کسی رو خریدی(حتما سندش رو با خودت ببر)

اینها رو ببر؛ ولی فقط به عنوان بهونه.

 چون مدرک درست و حسابی که نیستند

سعی کن بدهکاری های قبلیت رو حتما پاک کنی. چون به این چیزها گیر میدن. بخصوص اگه مال مردم باشه و نداده باشی.

مدارک دیگه رو خودشون بهت میگن. تو برو خودت میفهمی

راستی یادم رفت بگم به اون شبها چی میگن

میگن «شبهای قدر»

سعی کن قدرشونو بدونی!

 

 لیلة القدر خیر من ألف شهر

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ
[عناوین آرشیوشده]