سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها را هوایى است و روى آوردنى و پشت کردنى ، پس دلها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روى در کار ، چه دل اگر به ناخواه به کارى وادار شود ، کور گردد . [نهج البلاغه]
دوشنبه 85 آبان 29 , ساعت 12:0 عصر

 

 

 

 چند روز قبل یک فروند هلیکوپتر شنوک هوانیروز اصفهان در حوالی نجف آباد سقوط کرد و شش سرنشین اون که در حال انجام مأموریت بودند شهید شدند. ظاهراً علّت اصلی سقوط این بالگرد باید نقص فنّی باشه.

   چند نکت? مهم در مورد این اتفاق وجود داره که بد نیست در مورد اون صحبت کنیم:

   اوّل این که این خبر چقدر توی رسانه ها بازتاب داشت. بنده این خبر رو به صورت خیلی خلاصه از اخبار نیمروزی شبک? یک سیما شنیدم. ولی هر چی گشتم تقریباً هیچ جای دیگه از این خبر اثری ندیدم. با اینکه اون روز و فردای اون تقریباً به هم? روزنامه های مهم کشور و سایتها سرک کشیدم.

    نمی خوام بگم سقوط یه بالگرد به اهمیت انرژی هسته ایه یا ... ولی میخوام بگم این خبر در جای خودش ارزش بیان کردن داره. بابا این کادر زحمت کش ارتش دارند با جونشون بازی می کنند تا از مرزهای این نظام مقدس دفاع کنند. توی این شرایطِ تحریم که خارجی ها حتّی حاضر نیستند یه پیچ هواپیما یا هلیکوپتر به ما بفروشند، این سربازان انقلاب با کمترین حقوق و مزایا که اگه بشنوید خنده تون میگیره دارند به نظام خدمت می کنند. همین ها هستند که تا امروز تونستند این همه هلیکوپتر و هواپیمای نظامی رو زنده نگه دارند ویا بازسازی کنند.حالا رسان? ملّی فقط یه خبر چند ثانیه ای در مورد اون پخش میکنه و بسیار بسیار گذرا از اون رد میشه. بقی? جراید و رسانه ها هم که اصلاً هیچ. خنده دارتر اینه که یکی از روزنامه ها خبر سقوط یه هواپیمای تفریحی تو یه کشور آمریکای جنوبی رو همون روز توی خبرهاش  آورده بود، ولی از شنوک جان به کفان انقلاب هیچ خبری نبود.

   این اتفاق یک بار دیگه هم تکرار شد. میدونید کی؟؟دقیقاً روزی که هواپیمایc-130  ارتش سقوط کرد. چرا باید صدا و سیما و روزنامه ها روی کشته یا شهید شدن هم کارهای خودشون این قدر زوم کنند و تا چهلم اونها مراسم بگیرند و هم? مردم ایران رو توی عزای خودشون شریک کنند. ولی اسم رزمنده های دلاور ارتشی که در بین اونها بودند حتّی به انداز? یک به ده هم ذکر نشه؟! فقط توی برنام? ارتش جمهوری اسلامی یه اسم مختصری از اونها برده بشه. آیا اینجا روزنامه نگارها و خبرنگارها با اون حقوق کذایی بیشتر مورد تقدیر هستند که تصادفاً توی یک واقعه در حال خدمت شهید میشند یا کادر زحمت کش ارتش که هر روز با این اتفاقات دست و پنجه نرم میکنند و مخلصانه دارند برای امنیت این مرز و بوم زحمت می کشند؟؟ آیا همسر و مادر اون خبرنگار که توی ناز و نعمت هستند لایق تر برای تقدیره که یا اون مادر یا خانمی که وقتی صبح علی الطلوع با پسر و همسرش خداحافظی می کنه نمی دونه تا بعد از ظهر زنده هست که برگرده خونه یا نه؟؟تازه اگه برگرده و مأموریتی چیزی بهش نخوره؟؟؟

   من نمی خوام زحمتهای خبرنگارها رو دست کم بگیرم و بگم اونها کاری نمی کنند.اتفاقاً  گاهی اونها هم از جونشون مایه میگذارند. ولی میخوام به رسانه ها بگم که شما باید منصفانه کار کنید و مسایل قشری و شغلی خودتونو در کارتون وارد نکنید. ما قبول داریم که تعداد  زیادی خبرنگار و... در حال انجام مأموریت شهید شدند که خیلی از اونها هم عناصر مفید و مخلصی برای انقلاب بودند. ولی این نباید باعث بشه که خبر اونها بزرگنمایی بشه و یا بقی? حوادث مهم در کنار اون کمرنگ بشه. اگه از شهدای خبرنگار باید تقدیر بشه، مگه این شهدا از اونها کمترند؟؟

   مسأل? دوم که میخواستم در موردش صحبت کنم ، شرایط تحریمه. به نظر من شهدایی که مردم  در اثر تحریم به انقلاب تقدیم می کنند هم باید به لیست جنایتهای امریکا و همدستانش اضافه بشند. چرا که اگر چه تحریم برای ملّت ما برکت داشته و باعث پیشرفتمون شده، همین تحریم عزیزان فراوونی رو هم از ما گرفته. ملّت ما همون جوری که انقلاب رو ارزون به دست نیاورد، همون طور هم انقلاب رو ارزون نگه نداشته. این هم یکی از مواردیه که باید به لیست خونخواری های دشمنان اسلام و انقلاب اضافه کنیم.

   سومین نکته که به نظرم در این مورد ضروریه حرف دل خیلی از همین خدمتگذاران واقعی نظامه. اگه دولتهای بعد از انقلاب سرمایه دارند که برای وزرا و هم قطارانشون امکانات رفاهی ایجاد کنند، باید سرمایه داشته باشند که برای قشرهای مستضعف که شغلهای حسّاس دارند هم یه کم از این امکانات رو ایجاد کنند. اگه دولت آقای خاتمی بودجه داره که برای سفرهای رییس جمهور یه هواپیمای رفاهی بخره که توش همه نوع امکانات از جمله استخر و سونا و غیره باشه، باید بودج? تهی? لوازم ضروری و تجهیزات نظامی رو هم داشته باشه که بسیار پر اهمّیّت تر از هواپیمای رییس جمهوره؛هر قدر هم که گرون باشه. اگه آسایش رییس جمهور و وزراش مهمه جون نظامی های ما هم عزیزه. حالا سختی های دیگه ای رو که اونها میکشند، فاکتور میگیریم. به هر حال مردم نمی تونند ببینند که مسوولین در رفاهند ولی جوونهاشون دارند با کمترین امکانات و احتمال هر نوع حادثه ای زندگی می کنند.

   البته من از زحمت های مخلصان? رییس جمهور مردمی جناب آقای دکتر احمدی نژاد تشکر می کنم. انصافاً ایشون و همکاراشون خیلی ساده زیست و به اصطلاح، خاکیند. ولی این از لزوم توجه بیشتر به این سری مسائل کم نمیکنه.

  



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ
[عناوین آرشیوشده]