سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فروتر علم آن است که بر سر زبان است و برترین ، آن که میان دل و جان است . [نهج البلاغه]
پنج شنبه 86 تیر 14 , ساعت 2:56 عصر

 

یا زهرا

هنوز خیلی سال مانده بود تا تو به دنیا بیایی. هنوز «حسین»ی نبود که شهید شده باشد و تو بر او بگریی. هنوز «زینب»ی نیامده بود که صبر را از او بیاموزی...شب بود. شب مبارکی بود. خدیجه (سلام الله علیها) نگران از وضع حمل، امیدوار به رحمت حقّ، چشم به آینده داشت. مادر تو نزدیک بود که پا به این دنیا گذارد؛ و تو نبودی، و «حسن» هم نبود. محمّد(صلّی الله علیه و آله) همچون تو، دلی آرام و قلبی مطمئن داشت. اهل مکّه چهار نور دیدند که از آسمان به زمین آمدند. جالب بود؛ یک زن،عمری بزرگ زنِ قریش بود و اکنون زنان قریش_ که حسرت جاه و مال او را می خوردند_ رهایش کرده بودند. ولی قرار نبود او تنها بماند؛ قرار بود فاطمة تو هنگام ولادت، چهار زن برترِ قبل از خود را ملاقات کند که آمده بودند خدیجه را در ولادتش یاری کنند. و نه اینکه فاطمه به آنها متبرک شود؛ نه؛ قرار بود آنها افتخار دیدار فاطمه را داشته باشند. و تو آن زمان نبودی؛ «امّ کلثوم» هم نبود. جالب تر اینکه تو هم در این روز متولّد شدی. مژده آمد: ( إنّا أعطیناک الکوثر) و تو قسمتی از آن کوثر هستی. چشمه ساری که منشأ آن خدیجه(س) و محمّد(ص) است و اصلش فاطمه(س) و نتیجه اش حسن و حسین و زینب و امّ کلثوم و تو هستی. و زلال آن چشمه روح خداست. آری؛ روح الله، نتیجة کوثر است. درختی ثابت که ریشه ای محکم چون زهرا دارد و میوه ای دلپذیر چون تو که روح خدایی.

   زیبایی قضیه به این است که روز، روزِ زهراست و نور و زن و مادر، و روز تو. تو مردی؛ ولی جلوة یک زن. زنی که مادر توست. زهراست؛ صدیقه است؛ طاهره است؛ راضیه و مرضیه است؛ مملو از ولایت است؛ و تو آنچنانی. فاطمه مادر مؤمنان است و تو پدر بچه های ایمان؛ و فاطمه مادر پدرش بود و تو فرزند آن پدر. پس سلام بر تو باد ای روح خدا، ای خمینی... و سلام بر مادرت فاطمه.

یا زهرا

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ
[عناوین آرشیوشده]