به مناسبت شهادت امام صادق(علیه السلام):
اَلإیمانُ عَمَلٌ کُلّـُهُ وَ القَولُ بَعضُ ذلِکَ العَمَل
ایمان سراسر عمل است و گفتار بعضی از آن عمل است.
با توجه به این روایت میتونیم بفهمیم که دینداری به این راحتیها که بعضی ها فکر می کنند نیست. با ظاهر سازی نمیشه دین داشت. مؤمن واقعی توی صحنۀ عمل شناخته میشه.اگه اونجا موفق بود دینش کامله ولی اگه توی عمل کم آورد معلوم میشه که خیلی خودشو نساخته و به قول روایت معروف امام حسین (علیه السلام)دین فقط لقلقۀ زبونشه.
در روایات مربوط به آخر الزمان هم داریم که مردم اون زمان دین را فقط وقتی قبول دارند که به نفعشون باشه. همین که بعضی احکام دین به ضررشون تموم شد دور دین رو خط قرمز میکشند و ازش فاصله میگیرند.
بنابر این آدم نباید فریب ظاهر افراد رو بخوره. چه بسا کسانی که در ظاهر خیلی متدینند ولی پشت پرده شون معلوم نیست که چی هستند. و چه بسا کسانی که ظاهرشون فقط یه آدم معمولیه ولی از اولیاء خدا هستند.
هر دو گروه فقط و فقط وقتی شناخته میشند که مورد امتحان قرار بگیرند. توی صحنۀ عمله که قدر و منزلت و شجاعت امثال مالک اشترشناخته میشه. و توی صحنۀ عمله که پستی و سادگی امثال ابو موسی اشعری رو میشه.
مؤمنهای واقعی وقتی هم که حرف میزنند به عنوان انجام تکلیف صحبت می کنند. یعنی نگاه میکنند کجا حرفهاشون اثر داره و مفیده،همونجا صحبت میکنند یا کجا صحبت کردن فایده نداره اونجا ساکت هستند. یعنی به موقع حرف میزنند و به موقع هم سکوت میکنند.
به نظر شما آدم چطور میتونه تمرین کنه توی عمل انسانیتش رو نشون بده؟ یا چطور میتونه ملکۀ درست حرف زدن را به دست بیاره که کجا حرف بزنه و کجا ساکت باشه؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ